محله مَنگل کجاست؟/ تفرجگاه شاهزادگان در جنوب تهران
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۹۲۹۷
میگفت دوست ندارم اسم محلهمان «مَنگل» باشد. وقتی نشانی خانهمان را میدهم به جای اسم مَنگل از عنوان اداره برق شهرری استفاده میکنم.»
به گزارش همشهری آنلاین، میگفت و میگفت بیآنکه بداند «مَنگل» یعنی چه و اینکه چرا محله آنها به این نام شهره شده است. اما برای بسیاری از سالمندان شهرری، مَنگل واژهای بسیار آشنا و مملو از خاطرات شیرین گذشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محله منگل از محلههای بسیار قدیمی شهرری به شمار میرود. این را میشود با چند دقیقه قدم زدن در این محله متوجه شد. حالا درختهای چندصد ساله، وسط کوچه استوار ماندهاند تا اهالی قدیمی یادشان نرود اینجا همان باغ شازده است. باغی که حالا بیش از نیم قرن از تخریب آن میگذرد. درختانی که بدون هیچ نظمی در کوچهپسکوچههای محله مَنگل قرارگرفتهاند و تاریخ این محله را یادآوری میکنند. در سالهایی نه چندان دور این محله تفرجگاهی برای شاهزادگان بوده است. محله منگل از شمال به بزرگراه بسیج از جنوب به بزرگراه شهید کریمی ختم میشود. در شرق این محله خیابان شهید غیوری قرار گرفته است و از غرب به محله جوانمرد قصاب راه پیدا میکند.
حسین رجبی از قدیمیهای محله
محله شازده و ساخت پل سیماناز اهالی محله مَنگل سراغ قدیمیترینها را میگیرم و آنها حسن علیزاده را معرفی میکنند. او تمام کودکی و جوانی خود را در این محله گذرانده است. هرچند که حالا چند سالی است از این محله نقل مکان کرده، اما ارتباطش را با محله کودکی خود قطع نکرده است. او هنوزم مرتب به محله منگل رفتوآمد میکند. علیزاده متولد ۱۳۲۱ است و گفتنیهای زیادی برایمان از محله مَنگل دارد. میگوید: «پیش از اینکه نام این محله را مَنگل بگذارند. اسم این محدوده باغ شازده بود. هنوز هم نشانههایی از آن باغ وجود دارد. باغ ظهیریه که در مرکز این محله قرار دارد در واقع بخشی از باغ شازده است که تفرجگاه یکی از زنهای شاه قاجار بوده است. در آن زمان محله جمعیت زیادی نداشت، اما همان جمعیت کم همگی کارگر شازده بودند و روی زمینهای کشاورزی این محدوده که متعلق به شازده بود کار میکردند.»
حسن علیزاده خاطرات گذشته را یک به یک مرور میکند و میگوید: «از بزرگترها شنیدم که قبلاً در این محل آب مَنگلی وجود نداشت. یعنی قنات مظهر نداشت تا اینکه در سال ۱۳۲۰ به دستور پهلوی اول پل سیمان ساخته شد و اینجا شد محل اصلی رفت و آمد. پیش از ساخت پل سیمان، معبر اصلی این محله، خیابانی به نام درختی بود و ماشینها از این خیابان عبور میکردند، اما امروز با توجه به افزایش ساختوساز خیابان درختی به کوچهای باریک تبدیل شده است. آن زمان برای اینکه بتوانند آب قنات را به سمت زمینهای کشاورزی هدایت کنند از زیر عرض خیابان کانال زدند و آب از زیر خیابان عبور میکرد تا به سمت دیگر برسد و زمینهای پایین دست را سیراب کند. آب قنات در یک سوی خیابان زیر زمین میرفت و در سوی دیگر آن نمایان میشد و به سرعت در نهر جریان پیدا میکرد. این چرخش آب در حفرهای که ایجاد شده بود مَنگل را میساخت. در واقع میتوان گفت از سال ۱۳۲۰نام منگل به این محله داده شد.»
خاطره مشترک ماعلیزاده که متخصص برق صنعتی در کارخانه قدیمی ارج بوده است میگوید: «یک روز صبح که به محل کارم میرفتم متوجه شدم پسر بچه ۶ سالهای در آب منگل افتاده است و به دلیل فشار آبی که به دیواره نهر وارد میشد پسر بچه انگار که در گردابی افتاده بود بالا و پایین میرفت، به سرعت پسر بچه را از آب گرفتم. او که هنوز هوشیاری خود را از دست نداده بود چند تا سرفه کرد و همانطور که به من زل زده بود به سرعت دور شد. از آن حادثه ۲۰ سال گذشته بود و من هیچوقت نفهمیدم که بچه متعلق به چه کسی بود تا اینکه یک روز در نزدیکی محل مَنگل قدم میزدم که پسر جوانی جلو آمد بدون مقدمه دستش را برشانهام گذاشت، سلام کرد و گفت: نمیدانم چطور از شما تشکر کنم شما جان من را نجات دادید. البته از این دست خاطرات در محله ما بسیار اتفاق افتاده است، اما لذت دیدار آن جوان آن هم بعداز گذشت سالها هنوز هم کامم را شیرین میکند.»
آب متکا در منگلحسین رجبی از قدیمیهای محله است. حدود ۷۰ سال دارد. از او درباره محله منگل میپرسم همانطور که لنگ لنگان و عصا به دست راه میرود میگوید: «با من بیایید تا محل اصلی منگل را نشانتان بدهم.» در مسیر میگوید: «چند سال پیش در آن سوی خیابان تخته سنگ بزرگی بود که تاریخچه این محله روی آن حکاکی شده بود. متأسفانه حالا تخته سنگ را به جای دیگری انتقال دادهاند. برای خیلی از اهالی که تازه به این محدوده وارد میشوند خیلی مهم است که بدانند چرا محله را به این نام میشناسند.» روبهروی اداره برق میرسیم. درست جلو مغازه جلوبندی سازی، پیرمرد عصای خود را دایرهوار بر روی زمین میچرخاند و میگوید: «درست همینجا منگل بود. حفرهای با قطر دهانه ۲متر که عمق آن هم حدود ۲متر بود. آب به شدت وارد این حفره میشد و گردابی را شکل میداد.»
رجبی میگوید: «آن زمان از این محله ۲ رشته قنات به نامهای قنات متکا و قنات دبیر میگذشت. آبی که در منگل جریان داشت همان آب قنات متکا بود. آب متکا از شوش به شهرری سرریز میشد. آب متکا در مسیر خود زمینهای کشاورزی را آبیاری میکرد تا به محله ما میرسید. شدت آب به اندازهای زیاد بود که اگر جسم سبکی وارد آب منگل میشد به جای اینکه وارد نهرشود بالا و پایین میرفت و یک حرکت گردابی به خود میگرفت. حالا مدتی است که روی منگل پوشانده شده است، اما قنات همچنان جریان دارد هرچند که مقدار آب آن در مقایسه با گذشته بسیار کم شده است. البته دیگر زمین کشاورزی هم این اطراف به چشم نمیخورد.» حسین رجبی در حالیکه با نوک عصایش به اداره برق اشاره میکند، میگوید: «جوانها در زمین خاکی که امروز اداره برق در آن محل ساخته شده است فوتبال بازی میکردند و بعد از اینکه سر تا پا خاکی میشدند در آب منگل شیرجه میزدند.»
رجبی میگوید: «وقتی ما جوان بودیم به نام محلهمان افتخار میکردیم. مَنگل اسم بسیار با مسمایی برای محله ما بود، چون منگل در محله ما اهمیت زیادی داشت. خیلی از جوانها به محله ما میآمدند و ساعتی را برای تفریح کنار آب منگلی میگذراندند. همچنین کشاورزان برای آبیاری زمینهایشان به این آب بسیار نیاز داشتند بنابراین شنیدن نام منگل برای اهالی خوشایند بود. این روزها مفهوم این نام به فراموشی سپرده شده است، اما همچنان این محله را به همین نام میشناسند.»
ما هم پارک آبی داشتیمپرویز رحمانی هم از اهالی قدیمی این محله است. ساکنان قدیم و جدید این محله او را خوب میشناسند. رحمانی مدتهاست که در محله مَنگل آژانس مسافربری دارد. او میگوید: «برای ما شنیدن نام مَنگل یعنی خاطرههای شیرین کودکی، اما برای ساکنان جدید منگل فقط یک علامت سؤال است. خیلیها میپرسند منگل یعنی چه؟ ما که قدیمی محله هستیم گاه از آب منگل برایشان میگوییم، اما آنها تصویر درستی از آن زمان در ذهنشان ندارند.» رحمانی میگوید: «منگل مسیری بود که توسط نهرسازان ماهر ساخته شده بود در واقع مهندسان پل سیمان این طرحریزی را کرده بودند بنابراین داخل نهری که از عرض خیابان میگذشت دیوارهها مرمت شده بود و حتی قسمتی از آن توسط سنگ جدارهبندی شده بود، اما آب قنات از قسمتهای بالادستی ممکن بود با خود اجسامی را بیاورد که باعث کم شدن شدت جریان آب شود برای همین کشاورزان هر ماه به داخل منگل میرفتند و آن را تمیز میکردند.»
پرویز رحمانی میگوید: «جریان آب در منگل به قدری زیاد بود که فقط افراد بالای ۵۰کیلو میتوانستند از شتاب آب تنوره منگل عبور کنند و به نهر تاریکی که از زیر خیابان میگذشت و سرپوشیده بود برسند. درست مثل تونلهای پر آب و تاریکی که امروزه در پارکهای آبی وجود دارد.»
رحمانی در حالی که از تعریف شیر چه زدن در آب منگل به وجد آمده است میگوید: «در آن زمان، هر کسی دل و جرئت شیرجه زدن یا فرو رفتن در منگل را نداشت. عمق آن حدود ۳متر بود و بعد از اینکه با جریان آب چندین چرخش در تنوره منگل داشتیم تازه وارد تونل تاریک میشدیم وقتی شدت آب کمتر بود باید با شنا کردن خودمان را به آن سوی نهر میرسانیدیم و وقتی شدت آب زیاد بود حتی فرصت شنا هم نداشتیم و با فشار از نهر به بیرون پرتاب میشدیم. خوشبختانه در مدتی که در منگل بچهها هنرنمایی میکردند هیچ پشیمانی به بار نیامد و به کسی آسیب جدی وارد نشد.»
پرویز رحمانی
منگل داشت قاتلم میشدمحسن علیزاده در همین محله به دنیا آمده است، ۶۰ ساله است و میگوید: «یک بار نزدیک بود که در منگل غرق شوم با اینکه خیلی کوچک بودم، اما خوب به خاطر دارم مثل یک عروسک پلاستیکی در آب بالا و پایین میرفتم که معصومه خانم یکی از همسایه هایمان بازویم را گرفت من را از آب بیرون کشید. فکر میکنم ۳ سال بیشتر نداشتم.»
محسن علیزاده میگوید: «در کنار آب منگل زمین فوتبال بزرگی وجود داشت که آن زمان تیمهای مهم شهرری مثل تیم توفان، تیم پاستور و تیم ایران دولوکس در آن بازی میکرد. تیم ایران دولوکس تیم کارخانه سماورسازی بود که همیشه در رادیو تبلیغ میکرد و آگهی تبلیغ آن ورد زبان بچههایی بود که در خانه رادیو داشتند. تیم ایران دولوکس برای تبلیغ از کار خود و حمایت از قشر کارگر و کشاورز یک سال به همه کشاورزان محله منگل یک سماور هدیه داد.» خاطرات زیادی از منگل برای اهالی قدیمی وجود دارد. نامی که این روزها برای اهالی جدید بسیار نامأنوس است. آنها اعتقاد دارند وقتی امروز اثری از آب منگلی نیست کاش نام این محله هم تغییر کند.
خربزههایی که با آب میرفتعلی تنها ۴۵سال است که صاحب یک مغازه جلوبندیسازی در محله منگل است. او تک تک اهالی را میشناسد. ظاهراً ورودی منگل دقیقاً روبهروی مغازه او بوده است. میگوید: «خیلیها که در جوانی گذرشان به این محله افتاده است هنوز برای دیدن منگل به محله ما میآیند و سراغ منگل را از من میگیرند. برای آنها توضیح میدهم که روی آن را پوشاندهاند. به دلیل همسایگی با تنوره منگل خاطرات زیادی از آن دارم. خیلی وقتها شاهد شادی و نشاط جوانهای محله در اطراف منگل بودم. آن روزها که برای جوانها محل تفریحی وجود نداشت آنها بهصورت تفننی به این مکان میآمدند در منگل شیرجه میزدند و از طرف دیگر خیابان بیرون میآمدند. هر کسی هم دل و جرئت انجام این کار را نداشت.»
علی تنها همانطور که با دستان سیاه و روغنی پشت دخل مغازهاش نشسته است میگوید: «خدا رحمت کند پسر نوجوانی در همسایگی ما بود به نام رضا عزیز، پدرش بساط خربزهفروشی برایش مهیا کرده بود و همینجا خربزه میفروخت. خیلی از مواقع وقتی هوا تاریک میشد هنوز بساط خربزه او به راه بود تا اگر خانوادهای مهمان داشتند بتوانند خربزه خریداری کنند. آن موقعها هنوز رسم شبنشینیها به راه بود به همین دلیل رضا عزیز خیلی وقتها چرت میزد بچههای محله از شرایط او سوءاستفاده میکردند و خربزههای او را با لگد داخل منگل میانداختند. خربزه بعد از چند دقیقهای که درآب بالا و پایین میرفت وارد جریان نهر میشد. بچهها میرفتند آن طرف خیابان و منتظر تا خربزه را از نهر بگیرند همانجا خربزه را میگرفتند و میخوردند تا شب دیگر و خربزه دیگر.» تنها آهی از ته دل میکشد و میگوید: «رضای عزیز در سالهای اولیه جنگ در جبهه شهید شد.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰ به تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۹
منبع: فرارو
کلیدواژه: محله منگل قیمت طلا و ارز قیمت موبایل بالا و پایین می رفت زمین های کشاورزی محله منگل اداره برق محله م پل سیمان جوان ها آب منگل آب قنات آن زمان محله ما بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۹۲۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سوالی که گم شد؛ قرارداد خرید اتوبوس از چینیها کجاست؟
پس از اینکه زاکانی در صحن شورای شهر ادعا کرد قرارداد ۲ میلیارد یورویی را در اختیار جعفری تشکری هاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل، همچنین نرجس سلیمانی، رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران قرار داده است، تشکری هاشمی با تکذیب این ادعا صحن شورای شهر تهران را به نشانه اعتراض ترک کرد. سوده نجفی، جعفر شربیانی، ناصر امانی، مهدی اقراریان، مهدی عباسی و علیاصغر قائمی دیگر اعضای پارلمان شهری پایتخت نیز جلسه شورای شهر را ترک کردند. البته مهدی چمران ادعا کرده که به دلیل تمام شدن وقت جلسه و رسیدن به نماز، برخی از اعضای شورای شهر، صحن علنی را ترک کردهاند.
سوال بیجوابی که گم شدبه گزارش هممیهن، اما مهمترین مسئله را مهدی اقراریان، عضو کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران درباره قرارداد با چینیها مطرح کرده و گفت: «آیا در جریان سفر به کشور چین، قراردادی در خصوص تجهیزاتی غیر از حوزه حمل و نقل نیز منعقد شده است؟ نکته این است که رفتار و اقدام شهردار و شهرداری به پای مجموعه شورای شهر نیز نوشته میشود. نباید این تصور ایجاد شود که مدیریت شهری در این دوره، وعدههای بزرگ داده، اما اقدامات کوچک انجام میدهد. این خطرناک بوده و میتواند به اعتماد عمومی آسیب بزند.» سوال مهم اقراریان درباره خرید تجهیزاتی غیر از حمل و نقل عمومی، در تنشهای بعدی شورای شهر تهران گم شد و پاسخی به آن داده نشد. شاید اشاره او به خرید خودرو و موتورسیکلت برقی است که در حیطه وظایف شهرداری تهران نیست.
چینیها باید التماس کنندجالب آنکه این قرارداد در اختیار اعضای شورای شهر تهران قرار نگرفته و بسیاری از نمایندگان پارلمان شهری پایتخت ابهامات آن را از رسانهها پیگیری کردهاند و به گفته تشکریهاشمی، این قرارداد حتی به این کمیسیون (که کمیسیون تخصصی است) ارسال نشده است. با این وجود محسن هرمزی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ادعا کرد: «در تماس تلفنی شبانهای که با تشکریهاشمی داشته او را متقاعد کرده است.»
جعفر تشکریهاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در این باره گفت: «من این قرارداد را در فضای مجازی و سایتها دیدم. به جز قرارداد مذکور، قراردادهای دیگری هم وجود دارد که هنوز اعضای شورای شهر تهران به آن دسترسی پیدا نکردهاند و اینکه گفته شده من را متقاعد کردهاند یک موضوع بیربطی است. هرمزی در تماس تلفنی گفت که قرارداد را برای شما ارسال کردیم و من گفتم که چنین چیزی صحت ندارد. همین.»
شنیدهها حاکی از آن است که این شرکت چینی قرار است ساخت تمام تونلهای متروی تهران را هم شروع کند. تشکریهاشمی با اشاره به اینکه ساخت خطوط مترو در شورای شهر تهران تصویب نشده است، گفت: «این موضوعات با هزینه ۱۲ میلیارد یورو برنامهریزی شده است. از جمله این برنامهها ساخت خطوط ۹ و ۱۱ مترو است که قرار است به این شرکت فاینانسور بدهند. البته هنوز نه بودجه آن در شورای شهر تهران تصویب شده و نه جزئیات فنی این قراردادها مطرح شده است.»
او افزود: «وقتی مشکلی پیش میآید وااسلاما سر داده و آن را به تحریم نسبت میدهیم که از ناپختگی است. شرکتهای خارجی باید برای فروش این محصولات التماس کنند. اگر به ملاحظات بپردازیم منطقیتر است تا اینکه با استفاده از کلمه پرابهامی به نام «تحریم» همه روشهای قانونی را زیر پا گذاشته و از هر راه غیرمتعارفی پیش برویم.»
قرارداد چینیها کجاست؟اعضای شورای شهر تهران میگویند قرارداد ۲میلیارد یورویی را ندیدهاند و شهرداری ادعا میکند آن را به شورای شهر رسانده است. سوال این است که قرارداد چینیها کجاست؟ این قرارداد آنطور که گفته میشود به دفتر مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران رسیده و شهرداری رونوشت نامه آن را به اعضای شورای شهر تهران ارسال کرده است، اما قرارداد از دفتر رئیس شورای شهر تهران برای اعضا ارسال نشده است. از سوی دیگر یک نسخه آن در اختیار نرجس سلیمانی، رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران قرار گرفته و او در یکشنبه پرتنش شورای شهر تهران از آن به عنوان «شبهقرارداد» یاد کرد.
قراردادی وجود ندارد؟پس از آنکه اعضای شورای شهر تهران به شفاف نبودن این قرارداد اعتراض کردند، اعلام شد که بیم بهمخوردن این قرارداد تجاری افزایش یافته است. در فضای مجازی هم برخی تاکید داشتند؛ «شهرداری به دلیل تحریمهاست که با یک شرکت قرارداد بسته است.»
درحالیکه خودروهای چینی به راحتی وارد ایران میشوند، پس استفاده از «تحریمها» در این خصوص بیاساس به نظر میرسد. اما روایتی دیگر از قرارداد ۲ میلیارد یورویی با چینیها این است که اصلاً قراردادی وجود نداشته و تنها شعار آمدن اتوبوسهای خیالی سردادهاند. شاید به همین دلیل است که نرجس سلیمانی روی «شبهقرارداد» تاکید کرده است. برخی بر این عقیدهاند که عدم شفافیت در مذاکرات با چین حالا قرارداد نبودن و MOU بودن (یک گام فراتر از تفاهمنامه) این ادعای شهرداری را برای ورود اتوبوسها به تهران قوت بخشیده است.
اعضای شورای شهر تهران منتخب زاکانیپاسخگویی علیرضا زاکانی به اعضای شورای شهر تهران آنهم در صحن علنی گاهی به انگزنی انجامید و گاه به تحقیر اعضای شورای شهر. رفتارهای زاکانی در این جلسه القاکننده این بود که او اعضای شورای شهر تهران را انتخاب کرده است. او به یکی از اعضای شورای شهر تهران گفت: «وسط حرف بزرگتر خود نپر.»
درحالیکه شخصیت حقوقی اعضای شورای شهر بالاتر از شهردار است و شهردار است که باید پاسخگوی شورای شهر باشد، بنابراین سن و سال افراد در نظارت بر عملکرد شهرداری تاثیری ندارد. حتی زمانی که برخی از اعضا در حال ترک صحن بودند زاکانی به آنها گفت: «کجا میروید اگر نقدی را مطرح کردید بایستید و جواب خود را بشنوید.»
و جای دیگری گفت: «بیتردید از این به بعد حرف میزنم، چون عدهای برای اینترنشنال خوراک خبری تولید میکنند و برخی با حرفهایشان امید و ایمان را میکشند. دوستان میگویند آنچه اعلام شده را قبول نداریم، خب قبول نداشته باشید.»
پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران که نقش پررنگی در انتخاب زاکانی داشت نیز از این برخورد شهردار تهران مصون نماند. در جایی که پرویز سروری برای کاهش تنش اعلام کرد که وقت جلسه شورای شهر تمام شده، زاکانی (با عصبانیت از دیگر اعضای شورای شهر تهران) با لحنی تند اعلام کرد که میخواهد حرف بزند.
زاکانی در اظهارنظر آزاد استمهدی عباسی، عضو شورای شهر تهران درباره رفتار زاکانی با اعضای شورای شهر تهران و پاسخ به این سوال که زاکانی اعضای شورای شهر تهران را انتخاب کرده یا اعضای شورای شهر تهران او را؟ گفت: «در ساختار شورایی که جواب مشخص و قطعی است که شورای شهر در یک جلسه شهردار را انتخاب میکند. شهردار تهران هم در اظهارنظر آزاد است. ما قضاوت این رفتار را به جامعه میسپاریم. مطمئناً جامعه افراد باوقار، متین و دارای آرامش را انتخاب میکند.»
او درباره دودستگی بین اعضای شورای شهر تهران بر سر تصمیمگیریها مانند قرارداد ۲ میلیارد یورویی شهرداری با چین، تاکید کرد: «دو دستگی وجود ندارد. شاید برخی از اعضای شورای شهر تهران اطلاعات کاملی در خصوص این قرارداد دارند، اما اطلاعات ما ناقص است.»
مهم شفافیتِ قرارداد چین استمهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران نیز در واکنش به رفتارهای شهردار تهران در صحن علنی شورای شهر پایتخت، گفت: «ما شاهد حادثه ناراحتکنندهای در روز شوراها بودیم و آنهم ادبیات از بالا به پایین شهردار تهران با برخی از اعضای شورای شهر تهران است. زاکانی فردی بدون تجربه و سابقه کار اجرایی است، اما تجربه نمایندگی مردم را در مجلس دارد و با ضوابط حاکم بر صحن آشناست.
یکی از مسائلی که باعث انتقاد من به رفتار زاکانی میشود، نوع گویش و ادبیاتی است که آقای زاکانی به کار میبرد. وقتی خبرنگار میگوید، «شما قول دادید کمر ترافیک تهران را بشکنید، اما کمر ما در ترافیک شکست.» زاکانی میگوید: «مشکل کمر شماست.»
این ادبیات آنهم از سوی شهردار پایتخت غیرقابل قبول است. ضمن آنکه برچسبزنی به منتقدین زاکانی به ابزاری تبدیل شده و گاهی این برچسبزنی توسط رسانههایی انجام میشود که هزینه آنها از بودجه عمومی تامین میشود. این رسانهها باید به جای فامیلبازی روی رسالت خود تمرکز کنند.»
او افزود: «برچسبزنی به منتقدین از سوی زاکانی و دنبالههای او به یک راهبرد تبدیل شده است. شورای شهر برآمده از یک لیست واحد است، اما برای ایجاد دوگانه انقلابی و غیرانقلابی در این لیست تلاش میشود و این سناریوی سوخته است. شهردار تهران قبلاً میتوانست از این شیوه در برخورد با رقبای سیاسی خود استفاده کند، اما باید بداند که از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ سه سال گذشته و تمام شده و سه سال است که او شهردار تهران است و این سال آخر دوره مدیریت و سال پاسخگویی و یومالحساب اوست. اما زاکانی میخواهد با مطالبهگری و برچسبزنی، سوالات فنی اعضای شورای شهر را به حاشیه براند.»
اقراریان با بیان اینکه من و منتقدان زاکانی خواستار شفافیت قرارداد چین هستیم، تاکید کرد: «نمایندگان مردم نامحرم هستند؟ وقتی به یکی از اعضای شورای شهر توهین شد، رئیس شورای شهر تهران به صراحت اعلام کرد که زاکانی از این افراد رای گرفته است. به نظرم چه زاکانی بپذیرد یا نپذیرد، باید به قواعد حقوقی جاری و ساری در روابط اعضای شورای شهر تهران و شهردار احترام بگذارد. متاسفانه شاهدیم که با مطرح کردن مسائلی تلاش میکند گفتگوهای فنی و تخصصی را به یک موضوع سیاسی تقلیل دهد. مسئله اصلی وعدههای زاکانی مانند جمعآوری دو هفتهای معتادان متجاهر است که باید درباره این وعدهها پاسخگو باشد.»